لـــحظــه هایم مــــال تـــو...
بـه قیمت صـفر " تومن
همین که.....
"تـــو" کنـــار "مـن" باشی
ثروتمـندترین انسانم.....
لـــحظــه هایم مــــال تـــو...
بـه قیمت صـفر " تومن
همین که.....
"تـــو" کنـــار "مـن" باشی
ثروتمـندترین انسانم.....
امشب به مهمانی تو می آیم...
نه چشمان فریبنده ات را میخواهم..
و نه لبان خیس تب دارت را..
مرا یک آغوش به وسعت دستانت کافی است
دلم گرفته.......غم هایم را بغل کن.......!
حال که آمده ای.....
کمی بیش از نوشیدن یک فنجای چای...
کمی بیشتر از یک ، دو بوسه بمان...
کمی بیشتر از یک آغوش ، یک گفتگوی عاشقانه...
من سالها بوسه به تو بدهکارم...
می بینی برای بیشتر ماندنت چقدر بهانه های زیبا دارم ...!
تمام آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست....
ده ها کتاب میشود.....
اما تمام چیزی که در دلم هست.....
فقط دو کلمه است:
“دوستت دارم"
امروز به اتاقت که رفتم.....
هنوز هوای اتاق بوی عطرت را به یادگار نگه داشته بود...
یاد آخرین یادم تو را فراموشی که با هم شرط کردیم افتادم...
یاد چشمان مهربانی که تمام آسمان را در خود جای میداد .....
یاد آن دست هایی که سردی زندگی را برایم گرما می بخشید .....
تاﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﮐﻪ .....
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ..
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﯽ ﺩﻭﺳـــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ...
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻓﺪﺍ ﮐﻨﯽ ....
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻠﻘﺖ ﮐﺴﯽ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﯼ...
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﮕﻦ "ﻋﺸــــــــــﻖ"
ﺣــﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ ! ﻣﮕﻪ ﻧﻪ ؟
بعضی وقتا
اینقدر دلت از یه حرف میشکنه
که...
حتی نای اعتراضم نداری
فقط نگاه میکنی و
بی صدا...
میشکنی....
خدایــــــــــا.....
این روز هاحرفهایم بوی نا شکری می دهند
امـــــا تــــــو
به حساب تنهـــــایی و دردی که می دانی بگذار.....
تو میگویی روان پریش شده ام.....
اما من فقط چشمهای تو را مینویسم
تو ساده تر نگاه کن...
عشق یعنی........
بدونی نمیخادت ولی نمیتونی ترکش کنی!!!
نه خودشو.........نه فکرشو.......
تعداد صفحات : 48