خیال کن روزگارم......رو به راهه...!
خیال کن رفتی و دلم نمرده...!
خیال کن مهربون بودی وقلبم...
کنار تو ازت زخمی نخورده...!
خیال کن هیچی بین ما نبوده..
خیال کن خیلی ساده داری میری...
خیال کن بی خیاله بی خیالم...!
شاید اینجوری....ارامش بگیری...
گذشتی از من و ساکت نشستم...
گذشتی از من و دیدی که خستم...
تو یادت رفته که توی چه حالی...
کنارت بودم و زخمات و بستم....!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد... وسعت تنهایی ام را حس نکرد ... در میان خنده ها تلخ من .... گریه ی پنهانی ام را حس نکرد .... در هجوم لحظه های بی کسی .... درد بی کس ماندنم را حس نکرد ..... آنکه با آغاز من مانوس بود لحظه ی پایانی ام را حس نکرد
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظرتون در مورد مطالب سایت چیه؟
آمار سایت
کدهای اختصاصی
رمان