با دلی ترک خورده و پاهایی خیالی راه ميروم
هر دم صورت های ماسک زده شده
هر دم حراج احساس
هر يک به گونه اي اغواگر
لبخند مي زنند به من
اما...
دیگر تن نميدهم به خواهش خناسان
قیچی بیاورید
اين جامه ي خریت به تن ما گشاد است
دیگر نخ نما شده ...
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
![Profile Pic Profile Pic](http://broken-heart-01.rozfa.ir/user/broken-heart-01.jpg)
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد... وسعت تنهایی ام را حس نکرد ... در میان خنده ها تلخ من .... گریه ی پنهانی ام را حس نکرد .... در هجوم لحظه های بی کسی .... درد بی کس ماندنم را حس نکرد ..... آنکه با آغاز من مانوس بود لحظه ی پایانی ام را حس نکرد
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظرتون در مورد مطالب سایت چیه؟
آمار سایت
کدهای اختصاصی
رمان